یکی از مهم ترین اصول تفکر ورفتار اخلاقی انسجام در تفکر و رفتار است . چنان که در هر دو حیطه انسجام دیده شود ، رفتار یا تفکر اخلاقی ما تفکر و رفتاری عقلانی خواهد بود . به عبارت دیگر در حیطه اخلاق ، تفکر ورفتاری عقلانی ومورد پذیرش است که دارای تناقض نبوده وسازوار باشد . دانشمندان فلسفه اخلاق این تناقض را به تناقض در میان باورها ، تناقض میان اهداف و وسایل ، تناقض میان داوری های اخلاقی و نحوه زندگی و تناقض میان ارزشگذاری هایی که درباره کارهای مشابه هم انجام می شود؛ گسترانیده اند . اگر کسی در این چهار حیطه مرتکب تناقض نشود یک فرد اخلاقی عاقل است . معمولا رعایت این سازواری در حیطه های مختلف مشکل است و پای انسان در یکی از این حیطه ها می لنگد .بدین خاطرکمتر پیدا می شوند انسان هایی که بتوان آن ها را از لحاظ اخلاقی عاقل (تقریبا معادل عادل در سنت فقه اسلامی ) نامید.
این عدم عقلانیت اخلاقی در میان سیاست مداران با وضوح بیشتری دیده می شود . اگراز سیاستمداران سایر کشورها که_ به نظر من بسیار در این حیطه دچار تناقض هستند _بگذریم برخی سیاستمدران خودمان هم بله ! از این تناقض ها زیاد مرتکب میشوند . یک نمونه خیلی بارز آن فرمایش رییس جمهورمان در نهمین نشست شان با خبرنگاران بود . ایشان در پاسخ به سوال درباره اعتراض مراجع به سخنان مشایی و درخواست برکناری او و تاکید رییس جمهور بر ابقای وی قریب به این مضامین فرمودند که مراجع هر چقدرهم برای ما عزیز وبزرگوار باشند ، دولت در رفتار های خود از هیچ یک از آنها متابعت نخواهد نمود و رفتار مورد نظر خود را خواهد داشت . حالا بگذریم که این را هم فرمودند که نظرات مشایی نظرات دولت است!! اگر این حرف ها را گنجی، دکتر آقا جری یا دکتر سروش زده بودند ، ایرادی به آن ها وارد نبود چون اساسا به مقوله ای به نام تقلید از مراجع قائل نیستند . اما رییس جمهوری که خود را مقلد می داند چگونه می تواند چنین حرفی بزند ؟ اگر نگوییم این سخنان ایشان مصداق تناقض در باورها نباشد ، حد اقل مصداق تناقض میان داوری های اخلاقی و نحوه زندگی و رفتار خارجی است . به عبارت دیگر ایشان به چیزی اعتقاد دارد ولی بر اساس آن رفتار نمی کند . رفتار خارجیش با افکارش همخوانی ندارد . شاید مشکل از تطابق عین و ذهن است !! به نظر من این رفتار ایشان اگر بخواهد در حیطه جامعه ما الگو سازی شود ، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد . (نمیدونم این ضرب المثل را غیر یزدی ها هم به کار میبرن یا نه ! ) پسر ودختر جوانی فردا روز ، بدون آنکه عقدی در میان باشد ، با یکدیگر ازدواج می کنند و وقتی به آن ها اعتراض می شود ، می گویند البته مراجع برای ما عزیز و گرامی هستند ، اما ما در زندگی خودمان از هیچ کس متابعت نخواهیم نمود . می توانید تا صبح برای این گونه رفتار مثال بیاورید!
پی نوشت 1 : در اوایل دانشجویی با دکتر کاظم جلالی کلاس شیرینی داشتیم . وقتی در کلاس اظهار نظر می کردیم وایشان نظر ما را نادرست ویا خلاف سلیقه خویش می یافت، به مطایبه میگفت نظر شما متین است اما اصلا قابل پذیرش نیست و به درد نمی خورد !
پی نوشت 2 : هرگونه لنگ کفش ، کنایه ، کشف مغالطه و .. دوستان را به جان خریداریم . همیشه انتقاد را بر همراهی ترجیح می دهم .
|